فکر

"فکر را پر بدهید"

و نترسید که از سقف عقیده برود بالاتر
"فکر باید بپرد"
برسد تا سر کوه تردید
و ببیند که میان افق باورها
کفر و ایمان چه به هم نزدیکند ....

"فکر اگر پربکشد"

جای این توپ و تفنگ و این جنگ،
سینه ها دشت محبت گردد،
دستها مزرع گلهای قشنگ....

"فکر اگر پر بکشد"

هیچکس کافر و ننگ و نجس و مشرک نیست،
همه پاکیم و رها ...

(نیما یوشیج )

نظرات 7 + ارسال نظر
D♡ҠĤƬΛŔ سه‌شنبه 10 آذر 1394 ساعت 13:57

ﯾﮏ ﺗﺴﺖ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻣﻌﺘﺒﺮ ﺍﺯ ﭘﻮﺭﻓﺴﻮﺭ ﻟﻴﻮ ﮐﺎﺭﺩﯾﻨﺎﻟﯽ :
ﭼﻪ ﮐﺴﯽ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺩﺭﻗﻠﺐ ﺷﻤﺎﺟﺎﯼ ﺩﺍﺭﺩ؟
ﺍﯾﻦ ﺷﻮﺧﯽ ﻧﯿﺴﺖ . ﺟﻮﺍﺏ ﺗﺴﺖ ﺭﺍﻧﮕﺎﻩ ﻧﮑﻨﯿﺪ
1- ﻋﺪﺩﯼ ﺩﻟﺨﻮﺍﻩ ﺑﯿﻦ ‏( 1-9 ‏) ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﮐﻨﯿﺪ
2- ﺁﻧﺮﺍﺑﺎ 10 ﺟﻤﻊ ﮐﻨﯿﺪ
3- ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﺎ 5 ﺟﻤﻊ ﮐﺮﺩﻩ
4- ﺑﺎﺯﺣﺎﺻﻞ ﺑﺪﺳﺖ ﺁﻣﺪﻩ ﺭﺍﺑﻌﻼﻭﻩ 8 ﮐﻨﯿﺪ
5- ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭﻋﺪﺩﺩﻟﺨﻮﺍﻫﯽ ﺭﺍﮐﻪ ﺍﺑﺘﺪﺍﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﮐﺮﺩﻩ
ﺑﻮﺩﯾﺪﺭﺍﺍﺯﺣﺎﺻﻞ ﮐﻢ ﮐﻨﯿﺪ
ﺣﺎﻻﺑﺎﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻟﯿﺴﺖ ﺯﯾﺮﺷﺨﺼﯽ ﮐﻪ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺩﺭﻗﻠﺒﺘﺎﻥ ﺟﺎﯼ
ﺩﺍﺭﺩﺭﺍﺑﯿﺎﺑﯿﺪ .


1- ﺧﺪﺍ
2- ﭘﺪﺭ
3- ﻣﺎﺩﺭ
4- ﺧﻮﺍﻫﺮ
5- ﺑﺮﺍﺩﺭ
6- ﻋﻤﻮ
7- ﺩﺍﯾﯽ
8- ﻋﻤﻪ
9- ﺧﺎﻟﻪ
10- ﻫﻤﺴﺮ
11- ﺩﺧﺘﺮﻋﻤﻮ
12- ﭘﺴﺮﻋﻤﻮ
13- ﺩﺧﺘﺮﺩﺍﯾﯽ
14- ﭘﺴﺮﺩﺍﯾﯽ
15- ﺩﺧﺘﺮﻋﻤﻪ
16- ﭘﺴﺮﻋﻤﻪ
17- ﺩﺧﺘﺮﺧﺎﻟﻪ
18- ﭘﺴﺮﺧﺎﻟﻪ
19- ﺩﺧﺘﺮﺧﻮﺍﻫﺮ
20- ﭘﺴﺮﺧﻮﺍﻫﺮ
21- ﺩﺧﺘﺮﺑﺮﺍﺩﺭ
22- ﭘﺴﺮﺑﺮﺍﺩﺭ
23_ ﻣﻦ :)))
24- ﺯﻥ ﻋﻤﻮ
25- ﺯﻥ ﺩﺍﯾﯽ
26- ﺷﻮﻫﺮﻋﻤﻪ
27- ﺷﻮﻫﺮﺧﺎﻟﻪ














تحقیقات نشون داده من همیشه تو دل شمام والا
D♡ҠĤƬΛŔ

بدبخت لوکاردینالی روحشم خبر نداره اینطور تستی را به او نسبت دادند!!!

D♡ҠĤƬΛŔ سه‌شنبه 10 آذر 1394 ساعت 13:52

انقدر بدم میاد وقتی به معلم ریاضی میگیم این درس سخته میگه این که خیلی آسونه...من یه جوری درس میدم رااااااااحت میفهمین...
رسما خودشونو سوپرمن میدونن
والا...

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(._.) (‘_’ ) (._.)

(._.) ( ‘_’) (._.)

(._.) (•_•) (._.)
من...

امروز...

سر جلسه ی امتحان ترم...

ریاضی...


نکبتــــا نمی رسونن که! |:
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مریم سه‌شنبه 10 آذر 1394 ساعت 13:46

درسی که اربعین به مامیدهد، زنده نگهداشتن یادِحقیقت وخاطره ی شهادت درمقابل طوفان تبلیغات دشمن است . . .« مقام معظم رهبری »

D♡ҠĤƬΛŔ سه‌شنبه 10 آذر 1394 ساعت 13:44

شازده کوچولو گفت: شوخی چیه؟
روباه گفت : همون که آدمــــــآ
حرف دلشون رو باهاش میزنــــــن...

D♡ҠĤƬΛŔ سه‌شنبه 10 آذر 1394 ساعت 13:26

ببین غزل خواهر من حس مذهبی بودنت داره شکوفا میشه دو روز دیگه ادامش بدی تو هم باید بری حوزه

مریم دوشنبه 9 آذر 1394 ساعت 20:42

روزی مهندس ساختمانی، از طبقه سوم می خواهد که با یکی از کارگرانش حرف بزند.
او را صدا می زند ،اما به خاطر شلوغی و سر و صدا، کارگر متوجه نمی شود!

به ناچار مهندس، یک اسکناس ۱۰دلاری را مچاله میکند و به پایین می اندازد
تا بلکه کارگر بالا را نگاه کند!

کارگر ۱۰دلار را برمیدارد، آن را صاف میکند و توی جیبش می گذارد و بدون اینکه بالا را نگاه کند مشغول کارش می شود!

بار دوم مهندس ۵۰ دلار می فرستد پایین و دوباره کارگر بدون اینکه بالا را نگاه کند پول را در جیبش می گذارد!

بار سوم مهندس سنگ کوچکی را می اندازد پایین و سنگ به سر کارگر برخورد می کند.

در این لحظه کارگر سرش را بلند میکند و بالا را نگاه میکند و مهندس کارش را به او میگوید!

این داستان همان داستان زندگی انسان است.

خدای مهربان همیشه نعمتها را برای ما می فرستد اما سپاسگزار نیستیم و لحظه ای با خود فکر نمیکنیم این نعمتها از کجا رسید!

اما وقتی سنگ کوچکی بر سرمان می افتد که در واقع همان مشکلات کوچک زندگی اند.

به خداوند روی می آوریم!

غزلی یکشنبه 8 آذر 1394 ساعت 21:23

گفتند ضمایر را نام ببر...گفتم...من... من... من...گفتند پس بقیه چه شدند؟!گفتم:همه رفتند زیارت" ارباب "فقط من جا مانده ام..

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.